از تمام ديشب فقط نگاه ها و صداهاي بي هويت در خاطرم ماندند و سايه هايي كه مدام در رفت و آمد بودند وآرزويي كه آرام و بي صدا از كنار قلبم گذشت آنقدر آرام كه كسي آن را نديد واشك هاي چشمان چروك خورده و پيري كه خيلي دوست داشتم به نام من جان مي گرفتند...
امروزه تامین آهن قراضه برای صنایع فولادسازی به یک مشکل بسیار اساسی و حتی بحرانی تبدیل شده که یکی از دلایل مهم آن، کاهش سطح تولید قراضه داخلی و افزایش بسیار زیاد و روزافزون مصرفکنندگان بخشهای دولتی و خصوصی است.
در حال حاضر از طرف هیچ نهاد یا سازمان دستاندرکاری خلأ کمبود آهن قراضه احساس نشده و هیچگونه برنامهریزی هم در خصوص چگونگی تامین مواد اولیه کارخانههای کوچک و بزرگ صورت نگرفته است؛ چرا که تمام فکر و توان مسوولان بر تولید سریع فولاد و افزایش سطح تولید آن در داخل متمرکز است. تداوم این شرایط که میرود دامنه بحران مربوط به آهن قراضه را به کل صنعت فولاد تسری دهد، به نظر میرسد به دلیل غفلت زیاد مسوولان از توجه جدی به بسترها و نیازهای اولیه طرحهای فولادی از جمله نیاز به آهن قراضه نشات گرفته است.
برای روشن شدن ابعاد بحران آهن قراضه بهتر است نگاهی به نمودار همراه داشته باشیم. طبق نمودار قیمت قراضه از سال 1385 تا نیمه اول سال جاری رشد بیش از 700 درصدی را تجربه کرده است که لازم است پرسیده شود، چه اتفاقی افتاده و چه عللی دست به دست هم دادهاند که تنها ظرف مدت 6 سال و نیم، چنین رشد قیمتی غیرقابل باوری رخ داده است. سوال دیگر این است که هزینه چنین رشد نامعقول و غیرمنطقی را چه کسی و از کجا باید پرداخت کند و تبعات و هزینههای چنین نوسانی چگونه دیده و محاسبه شده و در کجا سرشکن خواهند شد؟ با توجه به نمودار، جهش قیمت قراضه از سال 90 به بعد رخ داده که به نظر میرسد این رشد قیمتی به دلایل متعددی از جمله عدم مدیریت این بازار کماکان در حال ادامه یافتن است.
در واقع مشکلات و چالشها در بازار قراضه بسیار زیاد و اساسی هستند، اما تا زمانی که مشکل اصلی که همان فراهمسازی تشکیلات یکپارچه و منسجم جهت مدیریت و برنامهریزی صحیح برای تامین قراضه به عنوان یکی از مواد اولیه و استراتژیک صنعت فولاد است، توسط وزارتخانه مسوول حل نشود، پرداختن به مشکلات و کاستیهای دیگر - که اتفاقا از نقش و جایگاه بسیار زیادی هم برخوردارند- امری بیهوده و بینتیجه است. ما زمانی میتوانیم به حل و فصل مشکلات این بازار دل خوش کنیم که در وهله اول شاهد آن باشیم که وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی اصلی صنعت و تجارت کشور اقدام به تشکیل یک واحد مستقل در دل یکی از معاونتهای مسوول خود با هدف پیگیری مستمر و اداره کارشناسانه و به دور از هرگونه منافع شخصی یا حزبی و با اختیارات کافی کند و این زمان است که میتوان امید داشت با استقرار چنین تشکیلات منسجم، یکپارچه و قدرتمندی مشکلات این بازار یک به یک شناسایی و به ترتیب اولویت و اهمیت حل و فصل شوند.
در حال حاضر صنایع فولادسازی کشور به دلیل کاهش حجم قراضه موجود در داخل و همچنین تقاضای بالای آن توسط مصرف کنندگان، با سلاح و راهکاری به نام پول نقد وارد این بازار شدهاند، به گونهای که با افزایش بیرویه و رقابت گونه قیمتها اقدام به خرید قراضه میکنند. از سوی دیگر در این بازار هر کارخانهای که پول بیشتری پرداخت کند و استاندارد کیفیت قراضه مصرفی خود را نیز پایینتر بیاورد واسطهها و فروشندگان، قراضه خود را به آن کارخانه تحویل میدهند. متاسفانه باید گفت در این آشفته بازار، تنها واسطهها و دلالهای آهن قراضه هستند که به راحتی با استفاده از یک خط تلفن و به روش ارسال لحظهای پیامک، جدیدترین نرخ خرید قراضه توسط کارخانهها را به انبارداران زیر مجموعه خود اطلاع داده و ثروتهای میلیاردی و بدون زحمت در سایه غفلت مسوولان به جیب میزنند.
اکنون در برخی مناطق قیمت قراضه با کاهش چند درصدی مواجه شده، اما بهرغم کاهش قیمت، ورود قراضه به کارخانهها نیز با کاهش بسیار زیادی مواجه شده است که دلیل آن خرید فوری قراضه توسط واسطهها و انبارداران بینام و نشان با قیمت کمتر و عدم عرضه آن به کارخانهها به دلیل تنگنا قراردادن صنایع فولادسازی و در نتیجه افزایش بیش از پیش نرخ فروش قراضه و به دست آوردن سودهای کلان است.
در این میان لازم است به این مساله مهم و جدی اذعان کرد که در حال حاضر وضعیت قراضه در کشور به هیچ وجه عادی نیست و این شرایط تاکنون صدمات جبرانناپذیری بر پیکره صنعت فولاد کشور وارد کرده است. باید افزود قطعا ادامه این روند اوضاع را حادتر و صنعت فولاد کشور را با چالشها و مشکلات بیشتری مواجه خواهد کرد و ناگوارتر از همه اینکه هیچگونه آمار صحیح و قابل استنادی از میزان قراضه مصرفی و مورد نیاز صنعت فولاد کشور به خصوص از بخش خصوصی در دست هیچ نهاد یا سازمانی وجود ندارد و آمار موجود بیشتر از کارخانههای دولتی که ملزم به ارائه اطلاعات خود هستند به دست میآید، اما آمار و میزان واقعی قراضه مورد نیاز و مصرفی بخش خصوصی اصلا معلوم و مشخص نیست و این مساله بیشتر باعث التهاب و سردرگمی شده است. از این رو ورود سریع و بدون فوت وقت وزارتخانه مسوول به این موضوع بسیار لازم و حیاتی است. وزارت صنعت، معدن و تجارت باید در اولین قدم برای اصلاح وضع موجود اقدام به تشکیل واحد کارشناسان برنامهریزی و مدیریت قراضه مورد نیاز صنایع فولادسازی کشور کند، به علاوه فعالان و دستاندرکاران دلسوز این بازار نیز به طور قطع با کمال میل و بدون هیچ چشم داشتی و فقط در راستای رشد و تعالی صنعت فولاد کشور پیشنهادها، طرحها، برنامهها و راهکارهای بسیار زیاد و متنوعی را در خصوص حل همه جانبه معضلات این بازار در اختیار این واحد قرار خواهند داد تا از این راه، حل و فصل سریع این مشکلات و چالشها بسیار هموارتر و کوتاهتر شود. در نهایت باید افزود از جمله مزایای ابتدایی اجرای این طرح و پیشنهادها، این است که ضمن حل و فصل اکثر مشکلات موجود در بازار آهن قراضه، باعث خواهد شد، تامین و فرآوری آهن قراضه به یک صنعت مهم، تاثیرگذار و مدرن -با استفاده از دستگاهها و تکنولوژی روز دنیا- تبدیل شود که در نتیجه آن منابع زیادی قراضه از درون با درجه کیفیت بسیار بالا به وجود آید، از سوی دیگر از هدر رفت منابع مالی نیز به شدت جلوگیری شده و تاثیرات مطلوب اقتصادی، زیستمحیطی و امنیتی فراوانی هم حاصل میشود.
*مدیر پروژه شرکت توکا تدارک
Siavashi.1980@yahoo.com
باز به دنبال پریشانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهی طوفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق
بنوشانیام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
ها به کجا میکشیام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانیام!
علی نجوای عرش کبریایی )
علی نجوای عرش کبریایی
علی مولود بیت ا...اعلی
علی آیینه ای از حق زمعنی
علی قربانی محراب خونین
علی میزان حق،مثقال توزین
علی مولای درویشان بی کس
علی روحی زانفاس مقدس
علی ذکر و دعای هرملائک
علی ره توشه عرفان سالک
علی وصف کمالات پیمبر
علی را دخت احمد گشته همسر
علی همراه خود دارد سه گوهر
علی دارد حسن همراه کوثر
علی دارد حسینی نور عینی
علی سلطان وچون او کس نبینی
علی غمخوار ودمساز یتیمان
علی مرحم به دلهای پریشان
علی شافی به غوغای قیامت
علی مبعوث حق ،نور ولایت
علی قرآن ناطق خصم هر خس
بعضی از مردم تمام زندگی و عمر خود را با این امید و انگیزه میگذرانند که روزی اوضاع زندگی آنها بهتر شود, این نوع آدمها همیشه ارزو میکنند که ای کاش همه چیز آسانتر و ساده تر باشد و اینکه یک روز عصایی سحر آمیز از آسمان پیایین بیاید و به وضعیت آشفته آنها سر و سامانی بدهد و اوضاع زندگی آنها را از آنچه هست بهتر کند .
اما حقیقت ,چیز دیگری را بیان میکند اوضاع ما وقتی بهتر میشود که ما بهتر شویم, همه چیز زمانی تغییر میکند که ما تغییر کرده باشیم و به عبارتی دیگر انسان تنها بعد از تغییر دادن خود میتواند زندگی خود را نیز تغییر دهد .
بخشی از مشکلاتی که ما در زندگی با آن مواجه هستیم به چگونه بودن ما بر میگردد و برای بهتر شدن هر چیز باید خود ما بهتر شویم. این جمله را به خاطر بسپارید که :(فردا بسیار شبیه امروز خواهد بود مگر آنکه ما خود را تغییر دهیم و تلاش و کوشش کنیم .)
تغییر کنید تا بهترین باشید
بعضی از مردم تمام زندگی و عمر خود را با این امید و انگیزه میگذرانند که روزی اوضاع زندگی آنها بهتر شود, این نوع آدمها همیشه ارزو میکنند که ای کاش همه چیز آسانتر و ساده تر باشد و اینکه یک روز عصایی سحر آمیز از آسمان پیایین بیاید و به وضعیت آشفته آنها سر و سامانی بدهد و اوضاع زندگی آنها را از آنچه هست بهتر کند .
اما حقیقت ,چیز دیگری را بیان میکند اوضاع ما وقتی بهتر میشود که ما بهتر شویم, همه چیز زمانی تغییر میکند که ما تغییر کرده باشیم و به عبارتی دیگر انسان تنها بعد از تغییر دادن خود میتواند زندگی خود را نیز تغییر دهد .
بخشی از مشکلاتی که ما در زندگی با آن مواجه هستیم به چگونه بودن ما بر میگردد و برای بهتر شدن هر چیز باید خود ما بهتر شویم. این جمله را به خاطر بسپارید که :(فردا بسیار شبیه امروز خواهد بود مگر آنکه ما خود را تغییر دهیم و تلاش و کوشش کنیم .)
اگر به فکر معجزه ای در زندگی خود هستید سخت در اشتباهید چون یک قانون طلایی است که میگوید :(اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم:خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند )(رعد آیه11)
پس برای تجربه یک زندگی بهتر به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نروید، سرنوشت شما به دست خودتان است.
خداوند متعال در آیه 11 سوره مبارکه رعد چنین میفرمایند: « لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ ... _ برای او فرشتگانی است که پی در پی او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسداری میکنند. در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست، و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود.»
بنابراین آن قانون کلی که از این آیه شریفه بدست میآید این است که همیشه تغییرات از خود ما است!
اگر به فکر معجزه ای در زندگی خود هستید سخت در اشتباهید چون یک قانون طلایی است که میگوید :اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم:خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند
جمله «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ » که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصری آمده است، یک قانون کلی و عمومی را بیان میکند، قانونی سرنوشتساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده! این قانون که یکی از پایههای اساسی جهان بینی و جامعهشناسی در اسلام است، به ما میگوید مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است، و هر گونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت میکند، شانس و طالع و اقبال و تصادف و تاثیر اوضاع فلکی و مانند اینها هیچکدام پایه ندارد، آنچه اساس و پایه است این است که ملتی خود بخواهد سربلند و سرفراز و پیروز و پیشرو باشد، و یا به عکس خودش تن به ذلت و زبونی و شکست در دهد، حتی لطف خداوند، یا مجازات او، بیمقدمه، دامان هیچ ملتی را نخواهد گرفت، بلکه این اراده و خواست ملتها، و تغییرات درونی آنهاست که آنها را مستحق لطف یا مستوجب عذاب خدا میسازد.
به تعبیر دیگر: این اصل قرآنی که یکی از مهمترین برنامههای اجتماعی اسلام را بیان میکند به ما میگوید هر گونه تغییرات برونی متکی به تغییرات درونی ملتها و اقوام است، و هر گونه پیروزی و شکستی که به قومی رسید از همین جا سرچشمه میگیرد، بنابراین آنها که همیشه برای تبرئه خویش به دنبال عوامل برونی میگردند، و قدرتهای سلطهگر و استعمار کننده را همواره عامل بدبختی خود میشمارند، سخت در اشتباهند، چرا که اگر این قدرتهای جهنمی پایگاهی در درون یک جامعه نداشته باشند، کاری از آنان ساخته نیست. مهم آن است که پایگاههای سلطهگران و استعمار کنندگان و جباران را در درون جامعه خود در هم بکوبیم، تا آنها هیچگونه راهی برای نفوذ نداشته باشند. آنها بمنزله شیطانند، و میدانیم شیطان به گفته قرآن بر کسانی که عباد اللَّه مخلصین هستند راه ندارد، او تنها بر کسانی چیره میشود که پایگاهی در درون وجود خود برای شیطان ساختهاند.
این اصل قرآنی میگوید برای پایان دادن به بدبختیها و ناکامیها باید دست به انقلابی از درون بزنیم، یک انقلاب فکری و فرهنگی، یک انقلاب ایمانی و اخلاقی، و به هنگام گرفتاری در چنگال بدبختیها باید فورا به جستجوی نقطههای ضعف خویشتن بپردازیم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوی حق از دامان روح و جان خود بشوئیم، تولدی تازه پیدا کنیم و نور و حرکتی جدید، تا در پرتو آن بتوانیم ناکامیها و شکستها را به پیروزی مبدل سازیم، نه اینکه این نقطههای ضعف که عوامل شکست است در زیر پوششهای خود خواهی مکتوم بماند و به جستجوی عوامل شکست در بیرون جامعه خود در بیراههها سرگردان بمانیم!
تا کنون کتابها یا مقالات زیادی در باره عوامل پیروزی مسلمانان نخستین، و عوامل عقبنشینی مسلمین قرون بعد، نوشته شده است، که بسیاری از بحثهای آنان به کاوش در سنگلاخ و بیراهه میماند، اگر بخواهیم از اصل فوق که از سرچشمه وحی به ما رسیده الهام بگیریم باید هم آن پیروزی و هم آن شکست و ناکامی را در تغییرات فکری و عقیدتی و اخلاقی و برنامههای عملی مسلمانان جستجو کنیم و نه غیر آن. (تفسیر نمونه، ج10، صص 146-145)
بنابراین آنها که همیشه برای تبرئه خویش به دنبال عوامل برونی میگردند، و قدرتهای سلطهگر و استعمار کننده را همواره عامل بدبختی خود میشمارند، سخت در اشتباهند، چرا که اگر این قدرتهای جهنمی پایگاهی در درون یک جامعه نداشته باشند، کاری از آنان ساخته نیست
بخشی از بهترین تغییراتی که میتوان در زندگی انجام داد :
1)جبران اشتباهات
مسلما همه ما در زندگی خود اشتباهات زیادی را انجام دادیم برای شروع یک تغییر خوب و مفید در زندگی جبران اشتباهات گذشته میتواند یکی از بهترین تغییرات در زندگی باشد: (فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسی أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحینَ : و امّا کسی که توبه کند(در فکر جبران گذشته خود باشد ) و ایمان آورَد و به کار شایسته پردازد، امید که از رستگاران باشد.)(القصص 67) حتما و صد البته به سعادت و پیروزی خواهند رسید .
اشتباهات انسان از نظر قرآن چگونه قابل جبران است؟
1-توبه: قرآن میفرماید: "وَ تُوبُوَّاْ إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ; (نور، 31) ای مؤمنان! همگی به سوی خداوند باز گردید باشد که رستگار شوید." انسان میتواند با توبه و پشیمانی از اعمال ناپسند گذشته، تصمیم بگیرد که گناه نکند و در راه جلب رضایت خداوند گام بردارد. خداوند متعال در این آیة شریفه، همة مومنان را به توبه امر میکند و هیچ محدودیت سنی و غیر سنی را ذکر نمیفرماید: بنابراین، همة مؤمنان و از جمله جوانان عزیز میتوانند و باید توبه کنند. حقیقت توبه، همان ندامت و پشیمانی از گناه، و لازمة آن، تصمیم بر ترک در آینده است، و این که اگر کاری قابل جبران بوده در صدد جبران آن برآید و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معناست. به این ترتیب، ارکان توبه را میتوان در پنج چیز خلاصه کرد:
1. ترک گناه; 2. ندامت و پشیمانی از گناه; 3. تصمیم بر ترک گناه در آینده; 4. جبران گذشته; 5. استغفار. و مراد از توبة نصوح، توبهای است که راه بازگشت به گناه را ببندد.(تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان، ج 24، ص 289 و 290، دارالکتب الاسلامیة.)
در حدیثی از پیامبر اکرمآمده است که معاذ بن جبل از آن حضرت دربارة توبة نصوح سؤال کرد و حضرت فرمود: "ان یتوب التائب ثمّ لایرجع فی ذنب کما لایعود اللبن إلی الضرع; یعنی که شخص توبه کننده به هیچ وجه به گناه باز نگردد; آن چنان که شیر هرگز به پستان باز نمیگردد."(مجمع البیان، طبرسی، ج 10، ص 62، منشورات مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت.)
2. ایمان و عمل صالح:
"وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّـَـلِحَـَتِ وَ ءَامَنُواْ به ما نُزِّلَ عَلَیَ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّ”¹َاتِهِمْ; (محمّد، 2) و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و به آنچه بر محمّد9 نازل آمده، گرویدهاند ]که[ آن خود حق ]و[ از جانب پروردگارشان است ]خدا نیز[ بدیهایشان را زدود...".
در حدیثی از پیامبر اکرمآمده است که معاذ بن جبل از آن حضرت دربارة توبة نصوح سؤال کرد و حضرت فرمود: "ان یتوب التائب ثمّ لایرجع فی ذنب کما لایعود اللبن إلی الضرع; یعنی که شخص توبه کننده به هیچ وجه به گناه باز نگردد; آن چنان که شیر هرگز به پستان باز نمیگردد
3. تقوا:
"...إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّ ?”¹َاتِکُمْ وَیَغْفِرْ...; (انفال، 29) ... اگر از خدا پروا دارید، برای شما ]نیروی[ تشخیص ]حق از باطل[ قرار میدهد و گناهانتان را از شما میزداید و شما را میآمرزد...".
4. هجرت و جهاد و شهادت
5. انفاق پنهانی; (بقره، 271)
6. دادن قرضالحسنه; (تغابن، 17) و... بنابراین، برای جبران گناهان گذشته میتوان با انجام و رعایت نکات مذکور تلاش کرد.(ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 20، ص 12 و 13.)
2) کار امروز را به فردا موکول نکنید .
3) ترس را کنار بگذارید
انسانی که برای خداوند کار میکند باید یقین داشته باشد که حتما به نتیجه میرسد و موفق میشود قران کریم میفرماید: «قل لن یصیبنا الّا ما کتب الله لنا»؛ یعنی بگو جز آن چه خدا برای ما مقرر داشته هرگز چیزی به ما نمیرسد.(توبه 50) پس با شجاعت تمام تصمیمات خود را که در راه رضای خداوند است عملی کنید و از هیچ چیزی هراس نداشته باشید .
4) قبل از انجام هر کاری اندکی اندیشه و فکر کنید
در قرآن کریم بیش از 300 آیه در مورد فکر و اندیشه آمده است و مردم را به اندیشه و فکر فراخوانده پس قبل از انجام هر کاری و یا قبل از گفتن هر حرفی مقداری فکر کنید و بعد آن کار را انجام دهید .
5)مسافرت را فراموش نکنید
در قران کریم بارها و بارها انسانها را به سفر دعوت کرده است تا اینکه از فوائد مادی و معنوی آن بهره مندشوند پس برای تغییر میتوانید یک سفر را برای خود برنامه ریزی کنید .
این روزها کمتر از گذشته فرصت نوشتن دارم به همین دلیل بخش دوم گزارش کرمان را پس از یکسال تاخیر، با آوردن تصاویر بیشتر و متنی کوتاهتر میآورم تا مثل بقیه سفرها نماند در صندوقچه و خاک بخورد!
از قلعه راین که خارج شدیم هوا داشت تاریک میشد. از هرکسی پرسیدیم که چگونه باید به بردسیر رفت، بدون استثناء گفتند باید همین راه را برگردید تا کرمان و از آنجا به بردسیر بروید.
اما من تصمیم گرفتم به کمک نقشهای که در اختیار داشتم از یک راه کوتاهتر به بردسیر بروم. لذا از روی نقشه، جاده خاکی بردسیر به بهرامجرد را انتخاب کردم. فقط چند مشکل وجود داشت؛ یکی اینکه همراه بودن دختر کوچولوی سه ساله و همسرم مرا نگران میکردند و دوم اینکه معلوم نبود این راه خاکی همچنان وجود دارد یا بر اثر یک بارش بهاری بخشهایی از آن از بین رفته است. به خصوص که ما هم در هفته اول فروردین قصد عبور از آن را داشتیم.
خلاصه با همسرم به این نتیجه رسیدیم که از همین راه خاکی برویم. مسیر خیلی خراب بود اما خوشبختانه در طول راه که حدود یک ساعت طول کشید یک مینیبوس و یک وانت دیدیم و امیدوار شدیم.
انتهای جاده خاکی قریه العرب بود که حالا اسمش شده گلزار. از آنجا باید به سمت یک شهر در نزدیکش به نام نگار میرفتیم که متاسفانه اشتباهی جاده تازه احداث شدهای را که هیچ بنی بشر و ماشینی هم داخل آن نبود را رفتیم. بعد از سه ربع به یک روستا رسیدیم و از طریق اهالی متوجه شدیم که به سمت جنوب کرمان آمادهایم و از شیرینک ـ که منطقهای طبیعی و ییلاقی است ـ سردرآوردهایم.
دوباره این راه را برگشتیم و از گلزار به نگار رفتیم و از آنجا هم بعد از کمی دورزدن به سمت بردسیر حرکت کردیم. ساعت نزدیک یازده شب بود که در تنها هتل ـ مهمانسرای نه چندان جالب بردسیر مستقر شدیم و به این ترتیب تقریبا دو برابر راه کرمان، وقت و مسافت صرف کردیم!
صبح روز بعد به دیدن خانه بهادرالملک و برج ساباط آن رفتیم. این همان خانهای است که میرزا آقاخان کرمانی هم دوران کودکیاش را در آنجا گذرانده و به همین سبب یکی از اتاقهای آن را به نام وی نهادهاند. آقای علیپور کارشناس میراث وقتی فهمید که من همسرم هر دو کارمان تاریخ است! همراهمان شد و همه جای شهر را نشان داد. بعد با کلیدهایش به بقعه پیر جارسوز یا پیر برحق آمد و درب آنجا برایمان باز کرد. این بنا مهمترین و کهنترین اثر نسبتا سالم در بردسیر است که قدمت آن قرن هفتم و هشتم باز میگردد.
از بردسیر به طرف سیرجان آمدیم و در بین راه سری هم به زادگاه استادمان دکتر باستانی پاریزی زدیم. این روستای خوش آب و هوا که حالا رنگ و بوی شهر به خود گرفته در ارتفاع نسبتا بالای قرار دارد و همین موضوع باعث تمایز آب و هوای آن با سایر نقاط اطرافش شده است.
در پاریز یک کاروانسرای قدیمی و دو سرو کهنسال وجود دارد. برای ناهار، البته باکمی تاخیر به سیرجان رسیدیم. شهر نسبتا زیبا و بزرگی به دلیل واقع شدن در شاهراه شمالی ـ جنوبی کشور از رونق خوبی برخوردار است. بادگیرهای چپوقی، یخدانهای دوقلو و چند عمارت تاریخی در این شهر به چشم میخورد. موزه سیرجان هم در دست احداث است!
از سیرجان با عجله به سمت شهربابک حرکت کردیم تا بتوانیم پیش از تاریکی هوا به روستای دستکند میمند برسیم. این روستای تاریخی که دارای معماری ابتدایی و زیبایی است، از جمله نقاطی است که هر ساله هزاران گردشگر را به خود جلب میکند و همین امر روی اقتصاد بسیار ضعیف روستانشینان اثر مثبتی داشته و آنان را به ماندن در این یادگارهای کهن تشویق میکند.
وقتی به شهربابک رسیدیم هوا حسابی تاریک شده بود و امکان بازدید از عمارت حاج موسی، مهمترین اثر تاریخی این شهر را نداشتیم و برای اینکه بیجهت فرصتی را از دست ندهیم به سمت تهران راه افتادیم.
حدود یازده شب به مهریز رسیدیم و برای اقامت به هتل تالار شهر مهریز رفتیم اما چشمتان روز بد نبیند! از آشفتگی و سر و صدای هتل ناچار شدیم پول یک شب ماندن را بدهیم و شبانه راهی تهران شویم!
برای اینکه احساساتی بودم...
برای اینکه یک رو بودم....
برای اینکه غرورم را شکستم...
برای اینکه خوب بودم و ماندم با همه آزارهایش...
برای اینکه انسان بودم
خودم!
منو ببخش!...!
تعداد صفحات : 15